دنیای حیوانات

با عرفان ایران پناه

۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

خرس های قطبی




خرس قطبی فقط در قطب شمال زندگی می‌کند و بیشتر عمرش را روی یخهای شناور می گذراند. این حیوان بزرگترین جانور گوشتخوار خشکی و بزرگترین عضو خانواده خرسهاست و با سرمای اقیانوس منجمد شمالی به خوبی سازگار شده است. این حیوان بین ۴ تا ۸ سالگی بالغ و آماده تولید مثل می‌شود و هر بار یک تا سه توله به دنیا می‌آورد و ۲۵ تا ۳۰ سال عمر می‌کند.

غذای خرس را بیشتر، خوکهای دریایی تشکیل می‌دهند. اما گاهی پستانداران دیگر، تخم پرندگان، لاشه‌های افتاده بر ساحل و سبزیها را نیز می‌خورد. بویایی خرس قطبی بسیار قوی است به طوری که می‌تواند بوی لاشه نهنگ یا خوک مرده را از ۳۰ کیلومتری احساس کند.

رنگ خرس قطبی، سفید شیری است و بینی و دهان و چشمانش سیاه هستند. در یک روز آفتابی با یک دوربین معمولی از فاصله ۱۰ کیلومتری می‌توان بینی او را دید و اگر او را در جایی غیر از قطب نگهداری کنند، رنگ موهایش کم کم خاکستری می‌شود. خرس قطبی نرِ بالغ حدود ۲۶۰ سانتیمتر قد و ۴۵۰ کیلوگرم وزن، و ماده آن حدود دو متر قد و ۲۵۰ کیلوگرم وزن دارد. جالب این است که تولهٔ او هنگام تولد چندان بزرگتر از یک موش صحرایی نیست و فقط حدود نیم کیلوگرم وزن دارد. توله‌های خرس قطبی دندان ندارند و پوستشان بدون مو است و به مراقبت مداوم مادرشان نیازمندند. آنها پس از سه ماه که برای نخستین بار از لانه‌شان بیرون می‌آیند حدود ۱۳ کیلوگرم وزن پیدا کرده‌اند. شیر خرس قطبی ۹ برابر از شیر گاو چربتر است و سبب رشد سریع توله‌ها می‌شود.

خرس قطبی شناگر ماهری است و می‌تواند با سرعت ۱۰ کیلومتر در ساعت شنا کند. موهای میان تهی خرس قطبی او را در شنا کردن و همین طور در برابر سرمای قطب کمک می‌کند. خرس قطبی در شکار خوک آبی مهارت خاصی دارد. او می‌گردد و سوراخی را که خوک برای رفتن به داخل آب روی یخ ایجاد کرده پیدا می‌کند و بعد با حوصله منتظر می‌ماند تا خوک برای نفس کشیدن به سوراخ برگردد. در این موقع به راحتی او را شکار می‌کند. لازم به ذکر است که بومیان قطب شمال از پوست و گوشت خرس قطبی استفاده می‌کنند

۲۶ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۲۵ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عرفان ایران پناه

زرافه ها

زرافه (نام علمی: Giraffa camelopardalis) یک جانور آفریقایی پستاندار دارای پنجه و سم از سردهٔ زرافگان، بلندقدترین حیوان زمین و بزرگ‌ترین نشخوارکننده‌است. به این جانور شترگاوپلنگ نیز می‌گویند. زرافه ویژگی‌های خاصی دارد برای مثال سر و گردن دراز این جانور بسیار خاص است. قد زرافه به ۶ متر نیز تجاوز می‌کند و وزن متوسط آن ۱۶۰۰ کیلوگرم برای جنس نر و ۸۳۰ کیلوگرم برای جنس ماده است. این جانور از خانوادهٔ زرافگان است.

زرافه‌ها به طور پراکنده در قارهٔ آفریقا به خصوص کشورهای چاد در شمال، آفریقای جنوبی در جنوب، نیجر در غرب و سومالی در شرق زندگی می‌کنند. زرافه‌ها معمولاً ساکن دشت‌ها، مراتع و جنگل‌های باز هستند. منبع غذایی اصلی آن‌ها برگ‌های اقاقیا هستند که هر حیوان گیاه‌خواری قدش به آن‌ها نمی‌رسد. زرافه‌ها همواره هدف حمله شیرها، پلنگ‌ها و سگ‌های وحشی قرار می‌گیرند. زرافه‌های بزرگ‌سال نمی‌توانند پیوندهای اجتماعی قوی ایجاد کنند. هنگام حمله کردن به زرافه‌ها، این موجودات گردن خود را به عنوان سلاح استفاده می‌کنند. زرافه‌های نر همیشه علاقهٔ زیادی به جفت‌گیری داشته‌اند که حاصل آن نسل‌های جوان‌تر این موجودات است.

زمین همیشه شیفتهٔ این موجودات بوده‌است و این موجودات را عجیب و غریب می‌داند به طوری که این موجودات را در نقاشی‌ها، کتاب‌ها و انیمیشن‌های برجسته‌ای همچون ماداگاسکار ۱، ۲، ۳، دنیای وحش و پیمان حیوانات به تصویر کشیده‌اند. توسط اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت، برخی از این موجودات در خطر انقراض هستندو برخی نیز خطری برای انقراض آن‌ها نیست. با این حال، هنوز هم زرافه‌ها در پارک‌های متعدد ملی و بازی‌ها نیز یافت می‌شوند.

طبقه بندی و تکامل:

زرافه یکی از دو گونهٔ زندهٔ خانوادهٔ زرافگان است. این خانواده در قدیم بسیار گسترده بوده‌است و بیش از ۱۰ جنس فسیلی از آن‌ها یافت شده‌است. زرافه‌ها ۸ میلیون سال پیش از جنوب مرکزی اروپا در دورهٔ میوسن برخاستند.

دراز شدن تدریجی گردن و اندام‌های این جانور در سراسر اصل و نسب زرافگان یافت می‌شود. بوهلینیا که از نسب زرافگان بودند، در پاسخ به تغییرات آب و هوایی وارد چین و شمال هند شدند. از اینجا، جنس زرافه‌ها تکامل یافت و در حدود ۷ میلیون سال پیش وارد آفریقا شدند. تغییرات آب و هوایی باعث انقراض زرافه‌های آسیایی شد، در حالی که زرافه‌های آفریقایی جان سالم به در برند اما در آفریقا تابش به گونه‌های جدیدی به آن‌ها می‌تابید. کاملوپارداریس حدود ۱ میلیون سال پیش در شرق آفریقا در دوره چهارم زمین‌شناسی به وجود آمد. برخی از زیست‌شناسان نشان داده‌اند که زرافهٔ مدرن از تبار جومائی بوده‌است. حتی ممکن است از تبار گراکیلیس باشند. اعتقاد بر این است که تکامل زرافهٔ امروزی با مهاجرت آن‌ها از جنگل‌های گسترده به زیست‌گاه‌های باز، حدود ۸ میلیون سال پیش آغاز شد.

زرافه یکی از گونه‌های متعددی است که توسط کارل لینه در سال ۱۷۵۸ شرح داده شده بود. مورتن تارن برونیش زرافه، این موجودات را در سال ۱۷۷۲ طبقه‌بندی کرد. در اوایل قرن ۱۹، ژان-باپتیست لامارک معتقد بود که درازشدن گردن زرافه‌ها به دلیل استفادهٔ زیاد از آن‌ها برای خوردن برگ درختان بوده‌است. این نظریه در نهایت رد شد و دانشمندان نظریهٔ چارلز رابرت داروین را قبول کرده‌اند. این نظریه می‌گوید طبیعت کسانی که با آن طبیعت سازگار باشند را برای زندگی برمی گزیند و در این صورت جانوران دچار جهش می‌شوند و این جهش را به نسل‌های بعدی انتقال می‌دهند.

۲۵ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عرفان ایران پناه

میمون ها



این گروه از پستانداران باهوش شامل میمونهای پوزه دار بوزینه ها (میمونهای معمولی) و میمونهای دراز دست و انسان می شود نخستیان عموما" دید خوبی دارند آنها دارای پاهای ناخن دار و دستهای پنج انگشتی هستند که برای گرفتن اشیاء سازگاری یافته است بیشتر نخستیان روی درختان زندگی می کنند بعضی ها فقط از پوشش های گیاهی تغذیه می کنند و دیگران هم گیاهخوار و هم گوشتخوار هستند.

هر چند بیشتر میمونها در آب و هوای گرم زندگی می کنند میمون ژاپنی در قسمتهایی از شمال ژاپن که در طول 6 ماه از سال توسط برف پوشیده شده است می تواند زنده بماند این میمونها یاد گرفته اند که در زمستان بوسیله نشستن در چشمه های آب گرم آتشفشانی خود را گرم نگهدارند.

میمونها راسته ای از پستانداران هستند که شامل انسان نیز می شود و بدین جهت به این نام خوانده می شوند که برترین نمونه پستاندارانند و مغزشان کاملتر و پیچیده تر از هر جانور دیگری است. نخستینها از جهتی دیگر نیز ممتازترین نمونه پستاندارانند زیرا که از جمله اولین راسته هایی هستند که از نخستین شاخه نیاکان پستاندار خود جدا شده اند.

نزدیک به 65 میلیون سال پیش وقتی دوره خزندگان غول پیکر یعنی دایناسورها به پایان رسید پستانداران موجوداتی کوچک، نسبتاً‌ به اهمیت و حشره خوار بودند و در سرزمنیهای مرطوبی زندگی می کردند که در آنها جنگل به صورتی که ما امروزه می شناسیم وجود نداشت. گیاهان اصلی آن دوره سرخسها و مخروطیها بودند. گیاهان گلداری نیز اینجا و آنجا می روییدند که بعدها مبداء و منشاء جنگلهای عظیمی شدند و به رستنیهای سبز و قهوه ای رنگ کره زمین روشنی خاصی دادند. پیش از پیدایش این جنگل ها بیشتر جاها را آب فرا گرفته بود و در هر گوشه ای چندین باتلاق یا دریای جدا افتاده دیده می شد.

در دوره ای که کره زمین دستخوش تغییرات بزرگ جغرافیایی شده بود نخستین پستانداران از نوع نخستیها پا به عرصه زندگی گذاشتند این تغییر یا انقلاب بزرگ که میلیونها سال به درازا کشید و دگرگونی هایی در خشکی ها، آب و هوا و پوشش گیاهی کره زمین پدید آورد انقلاب لارامید نامیده می شود. در جریان این انقلاب تعادلی که تا آن زمان در دنیای جانوران وجود داشت به هم خورد دایناسورها برای همیشه از میان رفتند و پستانداران، پرندگان و حشره ها بر جهان حیوانات مسلط شدند جنگلهای پوشیده از درختان خزان دار و گلدار، حشره ها را به سوی خود جب کردند و حشره ها نیز پرندگان و پستانداران را به سوی خود کشیدند.

تقریباً‌ 60 میلیون سال پیش یعنی در دروه پائوسن انواع پستانداران اولیه بیش و کم شبیه به هم بودند آنها بدنی کشیده و بلند، دست و پای کوتا، چشمانی کوچک و لی بینی ای فوق العاده بلند و متحرک داشتند. حشره خوارانی که چون تشی یا شرو و نخستیها یا گوشتخواران تفاوت جسمانی چندانی با هم نداشتند آنها همگی غذای نسبتاً‌ مشابهی اشتند وانواع حشره ها، کرمها، و بزمجه های کوچک را می خوردند و زندگی یکنواختی هم داشتند.

پس از آن جنگلها سر از خاک برآوردند واین پستانداران اولیه نیز رفته رفته به گروههای جداگانه و کاملاً‌ مشخصی تقسیم شدند بستر جنگلها زیستگاه حشره خواران و پستانداران کوچک باقی ماند در حالی که آسمانه آنها یعنی روی درختهایشان جایگاه نخستیها شد. نخستیها با گزینش یک چنین زیستگاهی مجبور شدند خود را به غذاهای جوراجور تازه عادت دهند به جای حشره هایی که به حد وفور در روی زمین یافت می شد انواع محصولات درختی مانند برگ ، میوه ، جوانه و گل هم به فهرست غذاهایشان افزودند همچنان که جثه نخستیها در جریان تکامل تدریجی بزرگتر می شد گیاهان جای حشره ها را در غذای روزانه آنها گرفتند امروزه فقط کوچکترین نخستیها مانند مارموزتهای آمریکای جنوبی بخش عمده ای از خوراکشان را از حشره ها تامین می کنند.

زندگی درختی نسبتاً‌ سریع شکل ظاهر نخستیها را دگرگون ساخت و پس از 10 میلیون سال یعنی در دوره ائوسن تقریباً مسلم بود که موجوداتی که می توانند از درختان بالا بروند از آبها شنا کنان بگذرند ودر روی شاخساران جست و خیز کنند همان میمونها و آدم نماهای آینده خواهند بود.

نخستیهای دوره ما به دو گروه اصلی تقسیم می شوند پروزیمین ها وآدم سانان که آنها را نخستیهای پست و عالی هم می نامند. پروزیمین ها که معنای لغوی آن پیش از میمونها یا میمونهای اولیه است نماینده مرحله انتقال از پستانداران حشره خوار اولیه به میمونها هستند. پروزیمین ها که در افریقا و ماداگاسکار و آسیای جنوب شرقی زندگی می کنند به شش خانواده اصلی تقسیم می شوند شروهای درخت زی( که تصور می شد بیش از همه شبیه پستانداران اولیه ای باشند که آدم سانان شاخه ای از آنهایند) شبروحها، ایندریس ها، آی آی ها، لوریس ها و سرانجام تارسیه ها. در این کتاب ما به بررسی آدم سانان عالی به استثنای انسان می پردازیم که به 5 تیره تقسیم می شوند. این جانوران از نظر پراکندگی جغرافیایی اندازه جثه، چگونگی زندگی اجتماعی رفتار و مهمتر از همه میزان هوش با هم اختلاف فراوان دارند از 5 خانواده آدم سانان عالی،‌ سه خانواده در افریقا و آسیا و دو خانواده در آمریکای جنوبی یافت می شوند.

روی هم رفته میمونهای آمریکای جنوبی را میمونهای دنیای جدید و میمونهای دیگر بخشهای جهان یعنی بابونها ، لانگورها و ماکاک ها را میمونهای دنیای قدیم می نامند بین میمونهای دنیای قدیم و دنیای جدید از نظر اندازه بدن، شکل دندانها، بینی، جای انگشت شست، دم و نشیمنگاه تفاوتهای اساسی وجود دارد.

میمونهای دنیای قدیم خانواده بسیار بزرگ و گوناگونی را تشکیل می دهند که به دو شاخه اصلی تقسیم می شود. شاخه اول در برگیرنده گنونها، ماکاک ها و عنترها و بابونهای همه چیزخوار است. شاخه دوم شامل لانگورهای جنوب شرقی آسیا ومیمونهای کولوبوس افریقا می شود این میمونها فقط از برگ درختان تغذیه می کنند و به همین دلیل، برگخوار نامیده می شوند. دستگاه گوارشی این میمونها با میمونهای همه چیز خوار بکلی تفاوت دارد مثلاً لانگورها معده دگرگونی یافته ای دارند که بی شباهت به معده گاو و دیگر جانوران علفخوار نیست.

در حدود 200 گونه از نخستیان (میمونها)در آفریقا آسیا و نواحی مرکزی آمریکای جنوبی وجود دارد این شش نمونه تعدادی از گونه های مختلف و رفتارهای اجتماعی آنها را که در گروه وجود دارد نشان می دهد

سبیدها ومارموزت های دنیای جدید تمام غذای خود را تقریباً از خوردن برگ درختان بدست می آورند و بیشتر اوقاتشان را روی درخت می گذرانند و جثه آنها عموماً‌ از جثه میمونهای افریقایی کوچکتر است.

سرانجام آدم نماها به دو خانواده تقسیم می شوند: آدم نماهای کوچک که شامل گیبون و سیامانگ و آدم نماهای بزرگ که شامل گوریل ، شامپانزه و اورانگوتان می شوند با وجود تفاوتهایی که 5 خانواده نخستیهای عالی را از هم متمایز می سازد همگی صفات مشترکی دارند که آنها را از دیگر پستانداران مشخص می کند.

بیشتر خانواده میمونها روی درختان زندگی می کنند آنها عمدتا" در جنگلهای استوایی آفریقا آسیا و آمریکای شمالی زندگی می کنند چشمهایی رو به جلو آنها را قادر می سازد تا زمانی که روی شاخه تاب می خورند و وقتی که حشرات تیز پرواز را برای خوردن شکار می کنند بتوانند فاصله ها را دقیقا" تشخیص دهند میمونها از دستهای گیره ای و پاهای خود برای گرفتن شاخه ها و گرفتن غذای خود استفاده می کنند برای یک میمون درخت نشین مشکل است که بتوان از میان شاخ و برگ متراکم درختان دیگران را به خوبی ببیند در نتیجه آنها از طریق صحبت کردن با همدیگر ارتباط برقرار می کنند.

حس بویایی


به طور کلی می توان گفت جانوران درخت زی برای بقای خود کمتر از جانوران زمین زی به حس بویایی خود متکی اند. برای جانوران درنده،‌ چه شب رو و چه روز رو داشتن حس بویایی قوی بسیار ضروری است. نخستیهای عالی، جانوران دیگر را شکار نمی کنند و به جز میمون دوروکولی آمریکای جنوبی هیچ یک شب رو نیستند.

در نخستیهای عالی حس بویایی از نخستین روزهای گام نهادن در مسیر تکامل اهمیتش را از دست داد و در نتیجه ساختمان بینی شان ساده تر و نوک آن کوتاهتر شد. از همین جاست که صورت بیشتر نخستیها پهن است یکی از ویژگیهای بینی پستانداران این است که نوک آن از یک ورقه پوست مرطوب و بی مو پوشیده شده است. لب بالایی پستاندارانی مانند سگ و گربه شیاردار است و لثه پشتی چسبیده است. نوک بینی نخستیهای عالی خشک و مودار و لب بالا آزاد است. این آزادی لب بالا ابهت بیشتری به چره جانور می دهد.

حس بینایی


معمولاً ضعیف شدن یک حس یه قوی تر شدن حس دیگری منجر می شود و این درست همان چیزی است که در نخستیهای عالی دیده می شود. حس بینایی نخستیهای عالی بسیار قوی است و می توانند هر چیز دور یا نزدیک را به خوبی ببیند رنگها را از هم تشخیص می دهند و طول و عرض و ارتفاع را هم متوجه می شوند(دید سه بعدی دارند). این خصوصیت زاییده تغییر محل حدقه های چشم در جمجمه است چشمهای بیشتر پستانداران در طرفین صورت قرار دارند و میدان دید دو چشم بر هممنطبق نمی شود و نمی توانند اشیاء را سه بعدی ببینند در نخستیهای عالی حدقه چشمها به هم نزدیکتر شده است و نتیجتاً‌ میدان دید چشم ها تا حدودی نتیجه کوتاه و باریک شدن بینی و ضعیف تر شدن حس بویایی بود. دگرگونی تکاملی حس بینایی به بزرگتر شدن مرکز بینایی در پشت مغز(لبه پس سری) منجر گردید و شکل پیازی پشت جمجمه نخستیهای عالی نیز از همین دگرگونی ناشی شده است.

حس شنوایی


بر خلاف گوشهای بزرگ و پر تحرک پستاندارانی چون خرگوش صحرایی که مثل رادار بشقاب مانندی دائماً‌ به این سو و آن سو تغییر جهت
می دهند گوش نخستیهای عالی کوچک، ساده و بی حرکت است. جانور با چرخاندن سر از یک سو به سوی دیگر می تواند بفهمد که منبع صدا کجاست
طبیعی است که پستاندارانی که می توانند هردو گوش خود را به طرف منبع صدا بگردانند بر جانورانی که نمی توانند چنین کنند امتیاز دارند، ما قدرت دید استثنایی نخستیها این نقیصه را جبران می کند.

حس بساوایی


به موازات تکامل حس بینایی همترین اصلاح در حس بساوایی خستیها حساس شدن سر انگشتان به عنوان اندامهای لامسه بود. پستانداران دیگر برای تماس با جهان پیرامونشان از بینی، دهان و موهای بسیار حساس سبیل خود استفاده می کنند اما نخستیها می توانند از 20 سر انگشت بسیار حساس دست و پا نیز بهره گیری کنند. جانور معمولاٌ از پاهای خود برای نگاهداشان بدنش و از انگشتان دستهایش برای کشف حسی و تماس با اشیاء استفاده می کند.

شالوده این پیشرفت تکمل و چنگالی شدن ناخنها است. چنگالها که از نوک انگشتان بیرون می آیند برگشته و بلند و اغلب خیلی تیز هستند در حالی که ناخنها که در پشت نخستین بند سر انگشتان می رویند کوتاه و نسبتاً مسطح هستند. در نتیجه نوک انگشتان که دیگر مانعی مانند چنگالهای برآمده بر سر راهشان نبود، توانستند به عنوان اندامهای لامسه تکامل یابند.

علاوه بر نقش مهمی که انگشتان در لمس کردن اشیاء دارند قدرت گیرندگی شان نیز زیاد است گرفتن با حرکات هماهنگ همه انگشتان از جمله انگشت شست که به دور شئ می پیچند و آن را محکم یه کف دست می چسبانند میسر میشود و این حالتی است که فقط در صورت نبودن چنگال تحقق پیدا کند. شست از چهار انگشت دیگر مجزا است و تا حدودی مستقلاً حرکت می کند و این ویژگی مخصوصاً‌ در آدم نماها و میمونهای دنیای قدیم خیلی تکامل یافته است. در این گروه از نخستیها می گویند شست حالت تقابل دارد. انگشت شست هنگامی که برای گرفتن یک شئ به طرف کف دست می چرخد در حول حور خودش 90 درجه گردش می کند به طوری که پس از پایان حرکت، نوک شست درست رو در روی نوک چهار انگشت دیگر قرار می گیرد. شست میمونهای دنیای جدید قدرت چنین گردشی را در حول محور خود ندارد و در نتیجه نمی تواند کاملاً در مقابل چهار انگشت دیگر قرار بگیرد. شستی که در مقابل انگشتان دیگر قرار بگیرد. انجام دادن کارهای بسیار حساس دستی را ممکن می سازد. مثال جالب این توانایی جوییدن بدن یکدیگر در نزد میمونهای دنیای قدیم است. که با کمال دقت لا به لای موهای یکدیگر را برای در دور کردن ذرات ریز کثافات و پوسته های شوره بدن جستجو می کنند.

سرانجام باید از مهمترین و برجسته ترین صفت اختصاصی نخستیهای عالی یعنی توانایی راست نشستن، راست ایستادن و حتی راست راه رفتن روی دو پا نام برد. البته پستاندارانی مانند کانگورو روی دو پا راه می روند یا درست تر آنکه جست میزنند راه نمی روند. ققط خرسها به طور طبیعی روی دو پا راه می روند ولی آنها نیز چنانچه در سیرکها تربیت نشده باشند نمی توانند بیش از چند قدم روی پاهای خود راه بروند برخی از نخستیهای عالی به دلایل مختلف مثلاً‌ برای حمل خوراک در بغلشان مسافات زیادی را روی دو پا راه می روند یا می دوند، شامپانزه ها ، میمونهای ماکاک ، میمونهای عنکبوتی، گیبن و گوریل به واسطه مهارتی که که در راه رفتن روی دو پا دارند معروفند ولی در مقایسه با راه رفتن انسان، خیلی ناشی به
نظر می رسند.

توجه مخصوصی که دانشمندان به نخستیها نشان می دهند بیشتر به این جهت است که انسان از انواع آنها است. جالینوس فیلسوف بزرگ یونانی اهل پرگامو، نخستین کسی است که 2000 سال پیش به این موضوع پی برد و به شاگردان خود یاد داد تا به جای شکافتن کلبد انسان کالبد میمون را بشکافد زیرا به گفته خود او آدمسانان بیشترین همسانی را به انسان دارند. این همسانی چیزی به مراتب بیش از شباهت در ساختمان ظاهری بدن است. زیرا شامل بیماریهایی نیز می شود که انسان و دیگر آدم نماها مستعد ابتلا به آنها هستند ولی پستانداران دیگر مستعد ابتلا به آنها نیستند به این ترتیب نخستیها از یک جهت بررسی گذشته انسان و میراث تکاملی او است.


بیشتر نخستیان در گروههای اجتماعی زندگی می کنند گروههای اجتماعی از گروههای 2نفره (یک جفت میمون دراز دست)تا گروه بوزینه زشت درنده خوی آفریقا و عنترهای دم کوتاه که گروههای چند صد تایی را تشکیل می دهند متغیر هستند نخستیان جزء هوشیارترین حیوانات هستند رفتار درون اجتماعی آنها معمولا" پیچیده بوده و مکاملات بین افراد گروه همگی دارای اهمیت می باشند آنها بوسیله تعدادی سیگنال(علامت بصری)صدا بو و لمس کردن با یکدیگر مکالمه می کنند.



۲۵ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۰۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عرفان ایران پناه

مارمولک ها

سوسمار ها(انواع مارمولک ها) در مناطق گرمسیری کره زمین  زیاد یافت می شوند. مارمولک ها به رنگ های مختلف وجود دارند. نوعی  مارمولک که در بوته زار ها  زندگی می کنند. و رنگ آنها سبز است و به همین دلیل مارمولک سبز نامیده می شوند و عادت دارند زیر تخته سنگها  خود را مخفی کنند و دوست دارند زیر آفتاب داغ  دراز بکشند تا بدنشان گرم شود.




راستی تا به حال به یک مارمولک در زیر آفتاب نگاه کرده اید؟

رنگ پوست مارمولک در زیر آفتاب تیره تر می شود. جانور شناسان می گویند دلیل آن  اینست که پوستشان گرمای خورشید را جذب می کند.
مارمولک سبز از حشره های که  به او نزدیک می شوند تغذیه می کند.از قول جانورشناسان  فقط مارمولک سبز نر گردن آبی خوش رنگ دارد. مارمولک خانگی و سبزبیشتر در نواحی استوایی و گرمسیری  زیاد دیده شده اند و در واقع نوعی سوسمار هستند که به عنوان کوچکترین خزنده دنیا شناخنه شده اند.


 معمولا بررسی جانور شناسان  مشخص کرده که طول آنها  حدود ۶/۳الی۴ سانتیمتر است. و بیشتر گونه های آنهادر جزایر ویرجین و در غرب هندوچین یافت می شوند. در ضمن نوعی مارمولک  دیگری به نام آ گا مای  معمولی به صورت گروه های دسته جمعی بیش از ۲۰ یا ۲۵ عضو لابه لای علفها زندگی می کنند و دنبال شکار حشره ها مانند ملخ می گردند. توسط جانورشناسان شناسایی شده است.

مارمولک ها ی ماده در فصل بارانی درون خاک گرم تخم می گذارند.

مارمولک دیگری به نام گِکُو  که در مناطق بیابانی دیده شده اند و روی شن های داغ و نرم بیابان حرکت می کنند و مهمترین مشخصه بدنی گکو داشتن پنجه های  پرده دار که ازدو لحاظ  به آنها کمک می کند یکی مانع از فرو رفتن آنها در شن های نرم بیابانی می شود و با کمک پنجه ها سوراخی درون شن های بیابانی حفر می کنند.
و به قول جانور شناسان مثل خاک انداز یا بیل از پنجه خود استفاده می کنند. سو سمار ی به نامهای (هیولای جیلا  یا تنها  بزمچه سمی در دنیاست. ) که نوعی مار مولک است که  در بیابانهای امریکای شمالی و مخصوصا در مکزیک  زیاد یافت می شوند و  بر رسی جانور شناسان نشان می دهد که  پوست بدنشان به رنگ روشن ، درخشان ،خوشرنگ و رنگین و معمولا قرمز یا سیاه  مثل پارچه مهره دوزی شده دارای خالهای به رنگ نارنجی یا صورتی یا قرمز  می باشد.


رنگ پوست مارمولک است و پرندگان و مارمولک  های کوچکتر را می خورد . نوعی چربی در دم خود جمع و ذخیره می کند  و با ذخیره چربی در دم ، دم آن معمولا کلفتر می گردد. واز چربی در انتهای دم شان بعد ها استفاده می کنند. و سر خود را به اطراف می چرخاند.

اگر انگشت شما را گاز بگیرد به محل گزیدگی مانند انگشت به شدت می چسبد و آویزان می ماند. و سم از طریق دها نش ترشح می شود. ومی گویند سم   این سوسمار قوی هیکل و بزرگ جیلا وبر  قلب اثر می گذارد و اغلب باعث مرگ انسان می شود.
طول بدن جیلا حدود ۵۰ تا ۶۰ سانتیمتر گزارش شده است. نوعی سوسمار می گویند در استرالیا  یافت می شود که یکی از مشخصه مهم آنها این است که هنگام احساس خطر برای دفاع از خود و فراری دادن و ترساندن دشمنان خود طوق بزرگی در اطراف گردن خود  باز و بالا می آورد.

اما معروف ترین سوسمار دنیا که در آمریکا یافت می شود و بدنش حدود ۲ اینج و دمی به طول ۳ اینج دارد آفتاب پرست نامیده می شود. که نوعی مارمولک کوچک است و از بهترین و مهمترین خصوصیت بدنی آن  این است که توانایی تغییر دادن رنگ پوست خود را دارد . و چندین بار می تواند تغییر رنگ دهد. و قادر است به این طریق خود را با محیط اطرافش همرنگ نماید و خود را از دشمنان پنهان کند و راحت تر بتواند حشره ها را به دام بیاندازد.

مارمولک,انواع مارمولک,گونه های مارمولک

جالب ترین مطلب راجع به آنها  این است که در هنگا م رنگهای رنگین  کمان ، خود را با آن رنگها همرنگ  می نماید. و یکی دیگر از  ویژیگیهای مهم و جالب و تماشایی ، مشاهده روش شکار کردن حشره ها و استفاده از زبا نش است. او زبانی بلند و چابکی دارد. و به کمک زبان خود حشره را شکار می کند. سر زبا نش پهن و نسبتا چسبناک و مثل وزنه نسبتا سنگین است. و در حالت عا دی در غلافی که در ته دها نش وجود دارد جمع  می شود. وبا جمع  کردن زبا نش به روی هم در دهانش جا می دهد.

مارمولک,انواع مارمولک,گونه های مارمولک

وقتی حشره به او نزدیک می گردد ابندا قاعده زبان را در دها نش جمع شده است فشرده و منقبض می کند و بعد غلاف را که مانع حرکت زبانش است مثل در کشویی کنار می زند و آنگاه بر اثر هجوم سریع خون د ر طول زبا نش جریان می یابد بطور ناگهانی به خارج به طرف طعمه (حشره) پرتاب  می کند و سر زبان چسپنا کش و سنگین آن  که بیرون  آورده به  بدن حشره  مانند ملخ برخورد می کند.

  و حشره (ملخ) را در سر جای خود میخکوب می کند و بعد به آن نزدیک می شود و با دهان گشاد خود آن را می بلعد.و بررسی و زحمات زیاد جانورشناسان نشان داده که زبان  این جانور می تواند در مدتی برابر یک شانزدهم ثا نیه به طعمه ای که ۱۳ سانتیمتر  با او فاصله دارد اصابت کند .

 و در مدت خیلی کم حدود یک چهارم ثانیه به دهان باز گرداند . و جانور شناسان می گویند می توان اعتراف کرد که هدف گیری زبان این جانور هرگز به خطا نمی رود .

و حتی مشاهده شده است  حشره ای که در ۲۵ سانتیمتر دور تر از خود را با یک حرکت بسیار سریع پرتاب زبان بلند خود می تواند شکار کند. گزارش شده که در نواحی استوایی بعضی سوسمار ها مانند سوسمار شن زی با تندرو که خیلی کوچکند  زندگی می کنند و نوعی سوسمار در اندونزی یافت می شود که شبیه اژده ها  می ماند و ۱۵ پا طول و ۲۵۰ پوند وزن دارند. بیشتر سوسمار های دنیا دارای ۴ پا می باشند و بعضی تندراه می روند.  شاید اسم سوسمار درختی را شنیده باشید که در نواحی جنگلی در نواحی استوایی معمولا زندگی می کنند .

مارمولک,انواع مارمولک,گونه های مارمولک

 و چنان خود را شبیه شاخه در ختان هستند که نمی شود آنها را از شاخه درختان تشخیص داد. یک نوع سوسمار که با مار اشتباه می گیرند و مثل مار دست و پا ندارند و به شیشه مار معروف هستند. و بعضی از سوسمار ها  می توانند دم خود را بیندازند و بعد از مدتی دوباره دارای دم جدید  شوند.

جانور شناسان قورباغه شاخدار را در واقع سوسمار می دانند  که در نواحی غربی امریکا دیده شده اندو بد ن این جانور از پولک های در اندازه مختلف پوشیده شده و همین مسئله باعث می شود که شاخدار دیده شوند  و برخی از آ نها تخم می گذارند و برخی دیگر تخم ها در داخل بدن نگه می دارند و بچه می زایند.

  کوچکترین مارمولک دنیا را «جکو» می دانند که فقط ۳۵ میلی متر طول دارد. نام انگلیسی سوسمار ها را یاداشت کنید و از طریق سایتهای علمی دنیا می توانید آخرین مطالب علمی در باره سوسمار ها و تازه ترین عکس آنها را جستجو و استفاده کنید . اطلاعات خود را در باره این نوع خزندگان افزایش دهید.

۲۵ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۴۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عرفان ایران پناه

قورباغه ها

قورباغه یا وَک یا غوک جانوری است دوزیست از راسته بی‌دمان (نام علمی: Anura).

رایج‌ترین دوزیستان جهان قورباغه‌ها و وزغ‌ها هستند. نوع بالغ قورباغه‌ها عموما بدون دم و چمباته‌زده هستند، آن‌ها پاهای بلند عقب برای پریدن و زبان بلند چسبناک برای گرفتن طعمه دارند. معمولاَ قورباغه‌ها بدن نرم و مرطوب دارند و در نزدیکی آب‌ها زندگی می‌کنند. وزغها اما پوست خشک و زگیل مانند دارند و عمدتاً روی خشکی زندگی می‌کنند.

زاد آوری:

قورباغه‌ها و وزغها هر ساله به محل تولید مثل (محل تولد) خود باز می‌گردند. عموما نرها زودتر از ماده‌ها به آبگیرها می‌رسند و محدوده جفت گیری خود را مشخص می‌کنند. هنگامی که ماده‌ها به محل می‌رسند، نرها به‌وسیله آوازهای مخصوص آنها را به درون آبگیر دعوت می‌کنند. در صورتی که ماده‌ها به آواز نرها جواب بدهند، نرها به‌وسیله پاهای جلویی آنها را می‌گیرند. وقتی ماده‌ها تخم ریزی می‌کنند، نرها به‌وسیله اسپرم تخمها را بارور می‌کنند.

نحوه بغل کردن برای جفت گیری که به نام اتصال معروف است، به این شکل است که نر در سمت راست قرار می‌گیرد تا بتواند تخمها را بارور کند. این حالت ممکن است چند روز طول بکشد.


دانستی ها:

وزغ نیزار متعلق به آمریکای مرکزی و جنوبی در سال ۱۹۳۵ برای کنترل سوسک‌های نیشکر که آفت ساقه‌های نیشکر هستند، به نواحی شمال‌شرقی استرالیا برده شده. متاسفانه وزغ نیزار در محیط زیست خود بیش از حد سازگاری پیدا کرد. این وزغ به سرعت افزایش پیدا کرد و تعداد بیشماری از گونه‌های حشرات محلی و حیوانات استرالیا را خورد. بعضی از این گونه‌ها در حال حاضر در معرض خطر قرار دارند. این وزغ به دلیل سمی بودن و غیر قابل خورده شدن، شکارچیان کمی دارد.

نمونه‌های اندکی از قورباغه‌هایی که شش ندارند نیز یافت شده‌است.



۲۴ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عرفان ایران پناه

دنیای لاک پشت ها

لاک‌پشت‌ها، سنگ پشت و یا کَشَف‌هاخزندگانی هستند از راستهٔ لاک‌پشت‌سانان (Testudines). لاک‌پشت‌ها جزو جانوران خون‌سرد هستند.

لاک‌پشت‌سانان خزندگانی با لاک استخوانی پشتی و لاک استخوانی شکمی هستند که کمربند اندام حرکتی آنها درون دنده‌هاست و دندان ندارند.

از ۳۰۰ گونهٔ موجود برخی از آن‌ها شدیداً در معرض انقراض قرار دارند. از گونه‌های معروف آن می‌شود به لاک‌پشت زینی، لاک‌پشت چرمی و لاک‌پشت‌های سه‌چنگالی اشاره کرد.

لاک پشت فراتی نوعی لاک پشت با لاک تقریباً نرم است که در خطر انقراض قرار دارد.


زاد ولد:

لاک‌پشت‌ها بیشتر عمر خود را در دریا می‌گذرانند، ولی در فصل زاد و ولد برای جفت‌گیری به آب‌های کم‌عمق می‌آیند، لاک‌پشت‌های ماده شب به ساحل می‌آیند و تخم‌گذاری می‌کنند. بیشتر آن‌ها شب را به کندن چاله می‌گذرانند و تا ۲۰۰ تخم می‌گذارند. نه ماه طول می‌کشد تا بچه‌ها از تخم بیرون بیایند. آن وقت بچه‌لاک‌پشت‌ها از لانه بیرون می‌زنند و به طرف دریا می‌روند. بچه‌لاک‌پشت‌ها دشمنان زیادی دارند و انسان یکی از این

دشمنان است. به همین دلیل خیلی از لاک‌پشت‌ها قبل از آنکه به سن تولید مثل برسند کشته می‌شوند.


ویژگی:

لاک‌پشت از حیوانات بسیار جالبی است که سالیان دراز عمر می‌کند و کمتر مریض می‌شود و می‌تواند برای مدت‌های مدید غذا نخورد، یک علت طول عمر و سلامتی او شاید به خاطر همین باشد که می‌تواند برای مدت طولانی غذا نخورد. لاک‌پشت حیوانی است گیاه‌خوار و به ندرت حشره می‌خورد. در بین گیاهان از هیچ چیز بیش از جوانه‌های نورس کاهو لذت نمی‌برد. لاک‌پشت حیوانی است اجتماعی و اغلب لاک‌پشت‌ها به صورت دسته جمعی و یا جفت جفت به سر می‌برند. برای شناخت جنسیت لاک‌پشت کافی است به روپوشی که زیر شکم لاک‌پشت است نگاه کنید. اگر زیر شکملاک‌پشت بیضی شکل و محدب بود، دلیل بر آن است که وی نر است ولی اگر زیر شکم لاک‌پشت پهن باشد دلیل بر ماده بودن آن است.


۲۴ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۴۷ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عرفان ایران پناه